دو تا آبادانی به هم می رسن. اولی می گه: جات خالی دیروز رفتم شکار هفت تا خرگوش چهار تا آهو سه تا شیر شکار کردم.
دومی میگه: همش همین؟
اولی می گه: بابا، آخه با یک تیر مگه بیشتر از اینم می شه؟
دومی میگه : تازه تفنگم داشتی؟!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آبادانیه میره تو یه کتابفروشی …. میگه : وولک پوستر مو رو داری ؟ ……….. کتابفروش میگه : نه …….. آبادانیه می گه : وی ی ی تو هم تموم کردی ؟!!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یک تهرانی داشت برای یک آبادانی لاف میزد و میگفت : من یک سگ دارم وقتی میخواد بیاد تو خونه در میزنه!آبادانیه گفت : ولک , مگه کلید نداره ؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یک روز دو تا آبادانی واسه هم خالی می بستند . اولی میگه : ما یه کوه کنار خونه مون داریم که هر وقت می گیم حمید . دو سه بار میگه حمید…. حمید…. حمید….دومی میگه : این که چیزی نیست . ما یه کوه داریم کنار خونه مون که هر وقت می گیم حمید . میگه : کدوم حمید؟
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خبرنگار از یه آبادانی میپرسه ، جمعیت آبادان چقدر هست؟ آبادانی در جواب میپرسه با حومه یا بدون حومه؟ خبرنگار میگه با حومه آبادانی میگه با حومه میشه هفتاد میلیون
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یه تهرانیه و آبادانیه رو داشتن اعدام میگردن تهرانیه مثل بید میلرزید...
آبادانیه با خونسردیه تمام نگاهی کرد به تهرانیه و گفت: کا مگه بار اولته!!؟
..............................................................................................................
آبادانيه يه پنجاه توماني تقلبي ميسازه لو ميره ميگيرنش...
آبادانيه ميگه از كجا فهميدين كار منه؟
ميگن: آخه گاگول كنار در دانشگاه سراسري سمبوسه فروشي كجا بوده؟!؟!؟